نویدنو:13/06/1386                                                                     صفحه قابل چاپ است

حقوق زنان ایرانی با شدت گرفتن عصبانیت غرب، پس رفت می کند

سوزان لوی سانجر, سوفی کلاویر, - مترجم : امیر حبیبی

ایران در جهان

به عنوان نشانه ایمان، سرکوب پدرسالارانه ومقاومت سیاسی، حجاب یا چادرتنها چند متر پارچه است. به علاوه این موضوع همواره از امورسیاسی بین المللی متاثر بوده است. هیچ جا مانند این موضوع صحت ندارد که قوانین و نحوه پوشیدن چادر( آن نوع خاص ایرانی اش) به صورت دائمی تحت تاثیر روایط ایران با غرب بوده باشد. بعد از کودتای سیا علیه دولت محمد مصدق درسال 1953 و تثبیت مقام شاه، زنان شروع به پوشیدن چادرکردند تا بی میلی خود را به غرب نشان دهند.

حالا، سی سال بعد ازآن، پوشیدن چادر موضوعی شده است که به یک تعهد حقوقی و یک موضوع مذهبی تبدیل شده است ودیگر موضوع انتخاب کردن نیست. همچنان که لحن بین ایران و سیاستمداران آمریکایی تندتر می شود، قوانین مربوط به حقوق زنان نیز محدودتر می شود. آیا این اتفاق تصادفی است یا عواقب چیزهای دیگری است؟ قبل از انتخاب محمود احمدی نژاد درسال 2005، زنان درایران درخصوص لباس پوشیدن وآموزش راه گریزهای بیشتری داشتند. مثلا درسال 2002، دختران درمدرسه هایشان می توانستند حجاب خود را بردارند ودر سال 2004، زنان می توانستند به عنوان افسرهای پلیس تعلیم ببینند. کاری که بعد ازسال 1979 اولین بارصورت می گرفت.اما بعد ازانتخابات سال 2005، بسیاری از سیاست های اصلاح طلبانه درخصوص زنان به سرعت به حالت پیشین بازگشت. احمدی نژاد دستور داد تا مرکز مشارکت زنان ریاست جمهوری بسته شود وهمچنین دستورداد تا کتاب ها ونشریاتی که درآنجا به عنوان منابعی پرارزش نگهداری می شدند خراب شود.

سیاهه بلندی از اقدامات زیرکانه ای وجود دارد که زنان را به عقب بازگرداند. مهمتر ازهمه، چنین عقب گرد هایی به دنبال رفتار سخت غرب با ایران شتاب بیشتری گرفته است. یکی از مثال های روشن دراین زمینه دستگیری صدها زن و اجرای فوری نحوه لباس پوشیدن به روش اسلامی است که به دنبال گذراندن قطعنامه تحریم 1747 شورای امنیت سازمان ملل صورت گرفت. این قعطنامه سازمان ملل، که چهاردهم مارس تایید شد، تحریم های علیه ایران را به دلیل برنامه هسته ای اش سخت تر کرد.

اواخر هفته گذشته، دستگاه بوش برای تشدید تحریم ها ، با اخبار متعددی از آژانس های خبری که نوشتند دیک چنی خواستار حمله هوایی به ایران دراقدامی تلافی جویانه نسبت به حمایت ایران از شورشیان عراقی شده است، فشاربیشتری وارد کرد. جالب توجه خواهد بود اگر توجه کنیم که چگونه این موضوع روی موضوع زنان تاثیر می گذارد. به صورت قطع سرکوب وسخت گیری درخصوص نحوه لباس پوشیدن به صورت محسوسی طی ماه های گذشته افزایش پیدا کرده است. به نظر می رسد زنان تبدیل به هزینه ثابت مواجهه کشورهای غربی به رهبری آمریکا و ایران درخصوص مسائل امنیتی شده اند.روند طولانی وآرام سست کردن قوانین اسلامی درخصوص زنان به دلیل حامیان ملی گرا و تعصب تجدید شده برای اظهارات ضدغربی ، ازدست رفته است.

از زمانی که رضا پهلوی درسال 1939 پوشیدن چادر را منع کرد، چادر به عنوان نمادی دربرابر حفاظت از فساد امپریالیسم غربی، خود را نشان داده است وبحران جاری برای زنان ایرانی با قرار گرفتن در خط آتش بحث هسته ای ایران، متفاوت تر نیست. درحقیقت، هویت ملی ومذهبی درایران به صورت عمده ایی غیرقابل تغییر است. این ترکیب به هم پیچیده یکپارچه، تاثیر چند جانبه ای روی وضعیت زنان درایران گذاشته است. در ساختن هویت های ملی، این موضوع درست است که زنان ساخته شده اند که برای پاکی میراث ملی، فرهنگی وقومی مسئول باشند.

دربیشتر جوامع، وقتی آنها به صورت یک توده یکپارچه از بقیه جدا می شوند، آن هنگام سیاست های قوی به کنترل حقوق زنان می پردازد. این اثرات دوگانه ایی دارد هنگامی که نیروهای خارج از کشور درگیر تاکتیک های سخت گیرانه ای علیه کشور می شوند. موضوعی که باید در چارچوب روانشناختی ایرانی ها مورد توجه قرار گیرد که بارها توسط نیروهای خارجی مورد حمله قرارگرفته اند، ازیونان گرفته تا عرب های مسلمان، انگستان وایالات متحده. تلاش های قهری علیه آنچه دولت ایران آن را به عنوان حاکمیت می پندارد تنها می تواند به واکنش های قوی ملی گرایانه منجر شود، تا هویتی را که انتظار می رود تحت شرایط تهدید وفشار تحمل کنند. به صورت طعنه آمیزی، پوشش رسانه ها درخصوص افزایش سخت گیری برزنان درایران می تواند به صورت بالقوه افکار عمومی امریکا را به سمت تاکتیک های قوی تری علیه رهبری ایران متمایل کند که به همیشگی کردن این دایره بسته بیانجامد و دیواری بی اعتماد بین دو کشور را بلند تر کند.درافزایش ترس فزآینده از دیگران درایران، دولت آمریکا واکنشی را برمی انگیزد که سوخت آن توسط احساسات ملی گرایانه تامین می شود وشامل سرکوب حقوق زنان درایران نیزمی شود. اگر ما در سخنی که درمورد گستراندن آزادی ودموکراسی درخاورمیانه می گوییم صادق هستیم، نیازمند این هستیم تا به یاد داشته باشیم که حقوق زنان نسبت ذاتی با دموکراسی دارد. بنابراین، هرسیاستی که نهایتا به تضعیف چنین حقوقی می پردازد ضد دستور کار کلی مان خواهد بود.

به صورت معکوس، استفاده از لحنی که کمتر تهدید آمیز است می تواند به کاهش واکنش های ملی گرایانه درایران منجر شود، باعث ایجاد فضایی برای مخالفان سیاسی شود، ازجمله زنان، که به صورت سنتی برخورد متفاوتی نسبت به موضوع امنیت ملی داشته اند. اگر ایالات متحده ومتحدانش به ایران به عنوان یک شریک، ونه یک دولت دغل، نگاه کند مساله هسته ایی می تواند مورد مذاکره قراربگیرد. رویکردی که نه تنها درست است بلکه ضروری است.■

مترجم : امیر حبیبی

سوزان لوی سانجر, سوفی کلاویر, سان فرانسیسکو کرونیکل, .

 

بازگشت به صفحه نخست                                   

Free Web Counters & Statistics