بيانيه حزب کمونيست کوبا

تازه‌ترين جنايت امپرياليسم

نویدنو:14/5/1385

بيانيه حزب کمونيست کوبا

تازه‌ترين جنايت امپرياليسم

تارنگاشت عدالت

ما در شرايط دشواری زندگی می‌کنيم، که در آن بشريت هر روز وحشت تازه‌ای را در برابر چشمان خود می‌بيند، زيرا ايالات متحده- تنها ابرقدرت- می‌خواهد منافع خودپرستانه‌اش را بر سراسر کره زمين تحميل کند.

در حال حاضر، خلق‌های فلسطين و لبنان، با تشديد تجاوز و جنايات دولت اسرائيل رو در رو هستند. در شرايطی که اين سطور نوشته می‌شود، شمار کشته‌شدگان لبنانی ٣۶٣ نفر و کشته‌شدگان فلسطينی ۱۱٩ نفر گزارش شده است- که به دست قدرت آتش عظيم ارتش اسرائيل قتل عام شده اند-  متجاوزين، ٣۴ کشته، شامل ۱٩ سرباز، داشته اند.

شمار نامتناسب کشته‌ها که رسانه‌های غربی چاره‌ای جز اشاره به آن را نداشته اند، تکان‌دهنده است- رسانه‌هايی که يک بار ديگر در آمريکا و اورپا، هم‌صدا و به طور مؤثر اطاعت خود را از منافع واشنگتن به نمايش گذاشتند.

  آن‌چه که بر اين دو خلق اعمال می‌شود، به وضوح يک جنايت است، جنايتی دهشتناک. همبستگی با يهوديان که از مصايب گذشته آن‌ها و هولوکاست نازی‌ها سرچشمه می‌گيرد، نمی‌تواند بهانه‌ای برای توجيه جنايات جديد اسرائيل، شامل کشتار، اقدامات تروريستی و اخراج گسترده فلسطينی‌ها از سرزمين‌هايی بشود که بيش از هزار سال، ميهن آن‌ها بوده است.

به عنوان بخشی از تلاش آن‌ها برای وارونه نشان دادن و تحريف تاريخ، غرب سعی می‌کند اين واقعيت را پنهان کند که جوامع يهودی، در خاورميانه، شمال آفريقا، و شبه جزيره ايبری تحت حکومت پادشاهان و خلفای عرب مسلمان که به آزادی مذهب، رسوم و آداب باستانی يهوديان احترام می‌گذاشتند، زندگی کردند و به اوج خود رسيدند؛ در حالی که يهوديان قربانی خون‌ريزترين پيگردها و تبعيضات «اروپای متمدن» قرار گرفتند، جايی که واژه «پوگروم» ( قتل‌عام سازمان يافته يک گروه قومی مشخص، به ويژه يهوديان اروپا) ابداع شد.*

قتل عام‌ها و تجاوزات حکومت اسرائيل عليه خلق‌های فلسطين و لبنان، و عليه خلق عرب به طور اعم، از شنيع‌ترين جنايات قرون بيستم و بيست و يکم، عليه بشريت به شمار می‌روند. همه دولت‌های آمريکا، از ترومن تا جورج دبليو بوش، همراه با حکومت اسرائيل در اين جنايات سهيم بوده اند.

دولت آمريکا با کمک‌های نامحدود و بدون قيد و شرط نظامی، اقتصادی و مالی خود، تشديد تجاوزات اسرائيل را امکان‌پذير کرده است. تل آويو، بيش‌تر از هر متحد آمريکا، از واشنگتن کمک مالی دريافت می‌کند، و اينجاست که معيار دوگانه و رياکاری سياست آمريکا آشکار می‌شود.

در حالی که اسرائيل دايماً به ملت‌های مستقل حمله می‌کند، دولت بوش آن‌هايی که از کشور و خانواده خود دفاع می‌کنند را به تروريست بودن متهم می‌کند. به نظر تنها ابرقدرت، اين سياست [تعريف تروريسم] در مورد همه آن‌هايی که از کشور خود در برابر متجاوزين دفاع می‌کنند، صادق است. امپرياليست‌ها، نه فقط احساس می‌کنند حق تجاوز و به انقياد کشيدن هر کس را که بخواهند دارند، بلکه سعی می‌کنند آن‌هايی که مقاومت می‌کنند- خواه مارکسيست، انقلابی، مؤمن مسلمان، يا فقط ميهن‌دوست – را بی‌اعتبار کنند.

ايالات متحده با همه ابزار، حق توسعه انرژی هسته‌ای برای مصارف صلح‌آميز را از طرف همه آن‌هايی که جرأت مخالفت با آن را داشته باشند، در حالی که گوش و چشم خود را بر توليد سلاح‌های اتمی اسرائيل بسته است، انکار می‌کند.

دولت آمريکا رکورد وتوی قطع‌نامه‌های شورای امنيت سازمان ملل را دارد، و در بيش از ٣۰ مورد از اين مکانيسم غيردمکراتيک و سلطه‌گر برای جلوگيری از محکوميت تل آويو و جنايات سيستماتيک و تخلفات آن از قواين بين‌المللی استفاده کرده است.

دولت بوش مخالف آتش بس در لبنان و غزه است، و با طفره رفتن، به نيروهای اسرائيلی اجازه می‌دهد به عمليات خود ادامه بدهند. هدف متجاوز به غير از ادامه قتل‌عام و از ميان برداشتن مقاومت، و تحميل يک طرح امپرياليستی برای خاورميانه- طرحی که  کنترل کامل بر ذحاير نفت منطقه را دنبال می‌کند- چيز ديگری نيست.

مطبوعات آمريکايی از بوش نقل کرده اند که گفته است اگر امکان در هم شکستن حزب‌الله وجود داشته باشد بايد از آن استفاده کرد، حتا اگر اين کار با «پی‌آمدهايی جدی همراه باشد» که نياز به «مديريت» داشته باشند.

اين‌ها، حرف‌های دهشتناکی است که به روشنی نگرش فاشيستی و نژادپرستانه فردی را نشان می‌دهد که کشته شدن صدها انسان بی‌گناه، منجمله زنان و کودکان را صرفاً «پی‌آمدهايی» می‌بيند که نياز به «مديريت» دارند.

اما، بشريت در مقابل اين همه جنايت، رياکاری و دروغ بی‌تفاوت نخواهد ماند.

مقاومت قهرمانانه مبارزان لبنانی و فلسطينی، الهام‌بخش همه آن‌هايی است که در برابر بی‌عدالتی در جهان ايستاده اند.

وظيفه ما، و وظيفه همه، اين است که اين جنايات اسرائيل را قوياً محکوم کنيم و همبستگی فعال خود با آن‌هايی که عليه اين جنايات می‌رزمند را نشان دهيم.

فرناندو رميرز د دستنوز

سرپرست دفتر روابط بين‌الملل، و عضو دبيرخانه کميته مرکزی حزب کمونيست کوبا

٢۴ ژوئيه ٢۰۰۶

***

 * توضيح: پوگروم، کلمه روسی است به معنای «شورش»، که در اشاره به يک‌سری حملات خشونت‌بار عليه يهوديان روسيه در اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم، به کار برده می‌شود. قبل از ترور تزار الکساندر دوم در سال ۱٨٨١، تعداد پوگروم‌ها چندان زياد نبود، اما بعد از آن با تأييد يا حداقل با بی‌تفاوتی دولت، شمار اين حملات عليه يهوديان در سراسر روسيه تزاری افزايش يافت. سربازان و پليس اغلب چشم‌های خود را بر اين حملات می‌بستند. پس از انقلاب نافرجام  ١٩۰۵، شمار پوگروم‌ها و خشونت عليه يهوديان افزايش يافت. با پيروزی انقلاب اکتبر، اين‌گونه حملات به کل در اتحاد شوروی ريشه‌کن شد، اما پس از به قدرت رسيدن نازی‌ها، اين حملات در آلمان و لهستان با شدت بی‌سابقه‌ای از سر گرفته شد.

برای اطلاع بيش‌تر از تاريخ يهودی‌ستيزی در «اروپای متمدن» قبل از ظهور فاشيسم و هولوکاست، نگاه کنيد به کتاب:

 عيد پاک در کيشينف: کالبدشکافی پوگروم، نوشته يی. اچ. جاج؛

 E. H. Judge, Easter in Kishinev: Anatomy of a Pogrom (1992)

بازگشت به صفحه نخست