خانه - سیاست - اقتصاد-  کتاب -  زنان -صلح  - رحمان هاتفی فرهنگ وادب - درباره ما - پیوندها - تماس وهمکاری - ویژه نامه               

گلوبالیزم در اعداد و ارقام

نویدنو:17/6/1385

گلوبالیزم در اعداد و ارقام

مقاله رسیده

برگرداننده : واحد

قرن بیستم یکم قرن مبارزه  شدید بخاطر منابع درجه اول، برای سوخت و انرژی است. کشورهای صنعتی حاضر نیستند از آنچه بدست آورده اند دست بکشند. در عین حال چین، هندوستان، برزیل و اندونزی کشورهائی هستند که رشد دینامیک دارند و نیازشان نسبت به مواد خام و انرژی افزایش می یابد.  

افزایش نفوس در جهان با سرعت انجام می گیرد، بطوریکه هر روز دویست و سی هزار نفر زاده می شود.

در سال ١٩٧٠ در جهان سه میلیارد انسان موجود بود. این رقم در سال ١٩٩٠ به ٧/٥ میلیارد رسید. کارشناسان سازمان ملل پیش بینی  می کنند که این افزایش در دهه ٥ قرن حاضر به نه میلیارد خواهد رسید.  اهالی کشورهای رشد یافته در سال ٢٠٣٠ از ١٦٪ به ١٢٪ کاهش خواهند یافت. در حالیکه اهالی هند و چین در این مدت به سه میلیارد نفر خواهد رسید.

مرکز ثقل از لحاظ رشد پتانسیل علمی و فنی به آسیا منتقل خواهد شد. بنا به محاسبه ای که بانک جهانی بعمل آورده، شکاف میان فقر و ثروت در مقیاس جهانی عمیقتر می شود. در آمد برای هر فرد فقیر برابر با یک دلار است. یاد آوری میشود که ١٠- ١٢ سال قبل سهم درآمد فقیران در آسیای جنوبی ۴٣٪، در جنوب آفریقا ٣٩٪ در شرق ٢٦٪ بود. در مقابل، یک درصد ثروتمندترین شهروند آمریکا بمعنی درآمد خالص در سال ١٩٧٦ عبارت از ١٣٥٠ میلیارد دلار بود. این در آغاز قرن ٢١ به ١٥٦٠٠ میلیارد دلار افزایش یافت. این افزایش ١٢ بار بیشتر است. در اواسط قرن ٢٠ سهم یک در صد ثروتمندان جهان از لحاظ سود ٩/١٢٪ ، این سود در سال ١٩٩٨ به ١/١٥٪ افزایش یافت.

در گزارش سازمان ملل درباره رشد انسان در سال ١٩٩٦ گفته می شود: " رشد انسان هدف، رشد اقتصاد تنها واسطه است برای رشد انسان".  بعبارت دیگر خصلت گلوبالیزاسیون امپریالیستی نه تنها با رشد قدرتمند شرکتهای فراملی، نه تنها تمرکز سرمایه و اتحاد نظامی- سیاسی ساختار غرب، نه تنها تشدید عملیات تجاوزکارانه یگانه ابر قدرت در جهان، بلکه رشد تضاد آشتی ناپذیر در داخل دولتهای امپریالیستی حدت یافتن تضاد در میان کار و سرمایه از یک طرف تضاد گلوبالیستها و مبارزه آزادیبخش ملی خلقها از طرف دیگز.

برای درک بهتر وضع ویژه روسیه در جهان معاصر ارزش آنرا دارد که چگونگی پتانسیل کشورهای پیشروی جهان را یاد آوری کرد. حجم در حال رشد تولید ناخالص داخلی آمریکا ٦/١٢ تریلیون دلار است.

بعد از حادثه ١١ سپتامبر ٢٠٠١ اقتصاد آمریکا از نو در مجرای سیکل میلیتاریزاسیون و سرعت بخشیدن به تولید اسلحه قرار گرفت. بودجه نظامی آمریکا ۴٠٠ میلیارد دلار است. رهبران آمریکا می کوشند موضع کنونی خودرا در عرض ٣٠-٥٠ سال آینده بدون خدشه حفظ نمایند. یوش در گزارش سالانه خود گفت: " ما خلق بزرگ هستیم، در اواسط قرن حاضر تعداد اهالی آمریکا ٧٠ میلیون افزایش خواهد یافت. برای ما سلامتی مردم ، تحصیل و فرهنگ بالاتر از هر چیز دیگر است. " اکنون بودجه بهداری آمریکا ٦ بار بیشتر از بودجه نظامی آن است، رهبران آمریکا با همه خود ستائی ها  طبل هیجان را در مقابل تحکیم قدرت غولان آسیا به صدا در می آورند.

 حجم تولید ناخالص داخلی چین دو میلیارد دلار را پشت سر گذاشته است. حجم صادرات آن در سال٢٠٠٥  ٧٦٢ میلیارد دلار بود. یعنی رشد سالانه آن ۴/٢٨٪ است. ذخیره ارزی چین به ٨٠٠ میلیارد دلار رسیده، سرمایه گذاری خارجی در چین از سال ١٩٧٩ تا سال ٢٠٠٣ به ٨٢٨ میلیارددلار افزایش یافته است. در همین سالها واردات نفت به ١٢٠ میلیون تن رسیده است. در عین حال مشکل  زیست محیطی و حفظ قدرت رقابت بعد از ورود به سازمان تجارت جهانی بغرنج تر می شود. چین عمده ترین کارگاه جهان است، او برنامه طویل المدت ساختمان اقتصاد معاصر، تحکیم قدرت دفاعی و رشد متحرک را اجرا می کند.   

فرق غیر قابل تصور میان کشورهای ثروتمند و کشورهای در حال توسعه به حدی رسیده است که در سال ١٩٩١ تولید ناخالص داخلی برای هر شهروند سوئیس ٣٦٣٠٠ دلار، برای شهروند سوئد ٣٢٦٠٠ دلار، برای شهروند ژاپن ٢٩٠٠ دلار است. این رقم در هندوتان ٣٦٠ دلار و در نیجریه ٢٧٨ دلار می باشد.                                                                

 ترجمه از روزنامه سوتیسکایا  راسیا

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بازگشت به صفحه نخست  


Free Web Counters & Statistics