خانه - سیاست - اقتصاد-  کتاب -  زنان -صلح  - رحمان هاتفی فرهنگ وادب - درباره ما - پیوندها - تماس وهمکاری - ویژه نامه               

بن بست اتمی : قدم های بعد(قسمت دوم )

نویدنو:02/5/1385

بن بست اتمی : قدم های بعد(قسمت دوم )

سخنرانی مایکل لدین در کمیسیون امنیت ملی کنگره برای اپوزیسیون ایرانی

ابهام اتمی

چند ماه پیش سیا نتیجه گرفت که ایران در کمتر از یک دهه قادر به تولید سلاح هسته ای نیست ، اما  تعیین تاریخ مشخصی برای چنین تولیداتی می تواند بسیا رجای شک داشته باشد . بنا به گزارش های رسیده برخی متخصصان روسی گمان می کنند که این موضوع می تواند در طی ماه ها اتفاق بیفتد وآنها احتمالا اطلاعاتی بهتر از ما دارند .

بسیاری از رهبران ایران گفته اند که برای نابودی اسرائبل تصمیم به استفاده از سلاح هسته ای دارند، وتاریخ معا صر حاکی است که تنها کسی می تواند چنین کند که آن را رسما اعلام می کند.یک ایران اتمی می تواند قدرت با نفوذ منطقه ای باشد ،واز آن جایی که در حال حاضرموشک هایش  قدرت دسترسی به عمق اروپا را دارد، می تواند مستقیما غرب را تهدید نماید .علاوه بر این همه،ایران یکبار تلاش کرده است تا کلاهک های هسته ای بر موشک های میانبردی سوار نماید که می توانند حتی قادر باشند از یک یا چند کشور امریکای لاتین که متحد استراتژیک ایران هستند مستقیما به خاک امریکا روانه شوند .

من باید آخرین کسی باشم که اظهار می کنم  مجبور نیستیم از هر راه ممکنی برای جلو گیری از ظهور ایران هسته ای استفاده کنیم ، اما ابهام هسته ای  به سادگی فوریت خطر تهدید ایران راکه پیش از این بزرگ بود ومی تواند برای مدت طولانی پس از این حداکثر اندیشه وانرژی مارا بر انگیزد، افزایش می دهد .

. ملاها برای کشتار بیشتر آمریکایی ها به بمب اتم نیازی ندارند،آن ها با سایر سلاح های کشتار جمعی وسیعا کارکرده اند،ودارای شبکه مهمی از تروریست ها در سراسر جهان غرب هستند.به سختی روزی  بدون سخنان نفس گیر ملاها می گذرد که به ما در مورد موج بمبگذاران انتحاری که در راه ما کمین کرده اند هشدار ندهد.  

من نگرانم که دلواپسی از ابهام هسته ای اغلب موضوع مرکزی سیاست مارا تیره می سازد: که جمهوری اسلامی سال هاست علیه ما جنگ به راه انداخته وهر هفته آمریکائیان را کشتار می کند.آن ها این کاررا حتی اگر هیچ شانس گسترش بمب اتمی را هم نداشته باشند انجام می دهند،و حتی اگر به یاری معجزه ،بی اثر شوندودولت های بی نهایت خود فریب غرب موفق به  خنثی کردن تسهیلات مخفی اتمی وتحمیل برنامه بازرسی موثری شوند هم خواهند توانست .ملاها این کارهارا انجام خواهند داد چون  جزماهیت آن هاست.این همان چیزی است که آن ها هستند.

تهدید اتمی از طبیعت رژیم غیر قابل تفکیک است .اگردولت دموکراتیکی بر مبنای انتخابات آزاددرتهران حاکم بود،به جای حکومت خودگزیده ستمگر ملاها،ما در نهایت می توانستیم با کشوری غرب دوست، که می توانست به تجارت کالا وروابط فرهنگی بیشتر از کلاهک هسته ای علاقمند باشد ارتباط دوستانه داشته باشم .

به عبارت دیگر،همه چیز رژیم است . تغییر رژیم،وابهام هسته ای کنترل پذیر می شوند. اگر ملا هارا در جای خودنگه دارید، درحالی که جنگ تروریستی ای که 27سال پیش علیه ما آغازکرده اند شعله ور می شود، سلاح های اتمی مستقیما ماودوستان ما ومتحدین مارا تهدید  خواهد کرد،

تاکنون هیچ یک ازرهبران غرب در هیچ زمانی در طی این سال ها از تغییر رژیم در ایران هواداری نکرده اند.

چه باید کرد ؟

قدم اول خودداری از این خود فریبی است که ما فادریم  با برگزاری مذاکرات به اهداف خود برسیم .این شدنی نیست .نظر ایرانی ها از مذاکره صرفا اقدامی تاکتیکی در حمایت از مواضع استراتژیک آن هاست . چند ماه پیش ساندی تلگراف لندن گزارش کرد که حسن روحانی ، ملای مسئول مذاکره با اروپائیان ،در گفتتاری عمومی لاف زد که ایران مذاکره کنندگان اتحادیه اروپا رادر مورد توقف تلاش ها برای تولید  سوخت هسته ای گول زده است  ، در حالی که در حقیقت امرتلاش ها برای نصب ابزارهای مورد نیاز روندتولید کیک زرد – گامم اساسی در روند تولید سوخت هسته ای – ادامه داشته است .  

می تواند واضح باشد که مذاکرات صرفاتاکتیکی بوده است .ما با هیچ دلیلی نه می توانیم  روی  فشارسازمان ملل برای تحمیل قوانین رفتارهای مدنی بر ملاها ونه در موضوعات هسته ای وتروریسم حساب کیم . رهبر معظم ، علی خامنه ای  به همقطارانش گفته است ک ایران روابط استراتژیکی با روسیه پوتین دارد وچین هم بیش از ان به نفت ایران وابسته است که ا حتمال ندارد پکن به  قطعنامه شورای امنیت در برابر ایران رای دهد .

این موارد مارا با سه روش رفتارعملی مواجه می سازد که هیچ کدام بر دیگری به طور خودکار ترجیحی ندارد:

 تحریم اقتصادی ، حمله نظامی وانقلاب دموکراتیک

تحریم اقتصادی

من موردی نمی شناسم که در آن تحریم اقتصادی تغییری در کنش های رژیم متخاصم ایجاد کرده باشد . دو موردی که به نظر می رسد تحریم اقتصادی کارساز بوده است شیلی پینوشه و آپارتاید افریقای جنوبی رژیم هایی بودند که خودرا دوست ایالات متحده می انگاشتندومایل بودند در کنار ما باشند.رژیم های متخاصم به تحریم اقتصادی پاسخ نمی دهند.خواه کوبای کاسترو باشد خواه لیبی قذافی یا امپراطوری شوروی .درواقع تحریم اقتصادی علیه اقتصادی ملی دچار بد فهمی است ، چون  در واقع به مردم– همان های که احتمالا بهترین اسلحه ما علیه مستبدین هستند- مادام که  حکومت ظالمانه  وستم پیشه نخبگان دست نخورده باقی می ماند، اسیب می رساند.

ماباید خواهان تنبیه رژیم های متخاصم ویاری به مردم باشیم .تحریم اقتصادی دراز مدت یا توقیف قادر به این کار نیستند اما تحریم خیلی محدودوسایر عملکرد های اقتصادی ومالی می توانند کمک نمایند.

من خیلی زیاد طرفدار توقیف دارایی های رهبران ایران هستم،چون در حالی  که ملاها زندگی اکثر ایرانیان را ویران کرده اند،در همان حال به هزینه ملت خودراوسیعا ثروتمند ساخته اند ،ودر بهترین حالت ، آن پول ها به حساب های بانکی خارج منتقل شده اند. این پول ها به مردم ایران  که روز به روز بدبختی آن ها رشد می کند ،تعلق دارد.ما باید این پول هارا برای ان ها نگه داریم ،و ، پس از یاری آن ها درسرنگونی ستمگرانشان به دولت منتخب  باز گردانیم . 
من همچنین موافقم که ممنوعیت سفررهبران برجسته می تواند مفید باشد ،اگرچه نه به هیچ دلیلی بل به عنوان ارزشی نمادین .این به مردم ایران نشان می دهد که ما از پذیرش ملاهای نا شایست در جهان متمدن خودداری می کنیم ،این ماهیت ملاهارا نمایان می سازد.ایرانی ها این را بهتر از ما می دانند.اماآن ها نیازمندند ببینند که ما در کدام طرف ایستاده ایم ،ومنع سفر راه خوبی برای نشان دادن آن است . 

عملیات نظامی

در حالی که کسی  در این سوی مطبوعات زرددرباره تاخت وتاز ایران صحبت نمی کند،جای گمانه زنی های بسیاری در باره حمله محدودی علیه تاسیسات اتمی وجود دارد.من به اندازه کافی برای طرح پیشنهادی در این زمینه توانایی ندارم .من فقط می توانم خاطر نشان کنم که اطلاعات ما در باره ایران قبل از انقلاب 1979 بد بوده است ، ویکی باید خیلی خوش یین باشد که بر اساس اطلاعات فعلی ما نقشه نظامی پی بریزد.ایرانی ها کارکشته وفریب کارند، و توانستند مدت طولانی پروژ ه اتمی خودرا از ما پنهان نگه دارند.  

عملیات نظامی ریسک عظیمی را به دنبال دارد.تعدادی از ایرانیان احتمالا می توانند مایل به صف آرایی برای دفاع ملی باشند، اگرچه حتی آن ها از رژیم متنفرند. ارزیابی تعداد کسانی که  ممکن است به این راه روند غیر ممکن است. علاوه بر این می تواندسبب قربانی شدن بیگناهان گردد، وهدف استراتژی ما باید نجات بی گناهان ونه کشتار آنان باشد.درمعادله سمت ما ،این کاملا محرز است که ایران می تواند با به راه انداختن موجی از تروریسم  از عراق و اروپا گرفته  تا خاک امریکاوتلاش در بالا بردن قیمت نفت واکنش نشان دهد.

گفتنی است که کوتاهی ما در طراحی واجرای یک سیاست جدی (دربرابر)  ایران در طولانی مدت گزینه های مارا محدود کرده است، وما ممکن است ناچاربه انتخاب از میان عملیات غیر خوش آیند فراوانی باشیم.اگر ما ومتحدین ما تصمیم به نابودی تاسیسات اتمی ایران داریم، بایددر ابتدابرای مردم ایران روشن کنیم که ما به آهستگی واز روی اکراه به این وضعیت رسیده ایم ،که رژیم بایداز این وضعیت وحشتناک با مذاکراتی خوش بینانه باز داشته شود،واین که ما هرگزحتی خواب چنین چیزی را هم در صورتی که ایران توسط مردم عاقلی اداره می شد نمی دیدیم.

در حقیقت،هر سیاستی که اتخاذ کنیم، خیلی مهم است که بارها وبارها با مردم ایران صحبت کنیم .

انقلاب

ایران در قرن بیستم سه انقلاب انجام داد،وبه سنت اتکا به نفس خویش می بالد.امارها نشان از تغییرات بنیادی دارند: تقریبا 70درصد مردم ایران 29سال یا کمتر سن دارند.ما از آرا عمومی خود رژیم در می یابیم که بیش از 73 از مردم خواهان جامعه ای آزادترودولتی دموکراتیک تر هستند، وآن ها .(از گروه های قومی تا دانشجویان وکارگران )با پایداری نفرت خودرا از رژیم دراعتراضات خود ،در فضای وب به زبان فارسی( که چهارمین زبان ملی اینترنتی است )و انگلیسی، در زنجیره اعتصابات از کارگران نفت تا شرکت واحد تهران ودرگیری شدید گاه به گاه در مقابل مقامات رسمی در میدان های مختلف نشان داده اند.

واکنش رژیم ظالمانه است ،امااعتراضات ادامه دارد،ودلیل خوبی بر این باور است که ملاها شدیدا نگرانند. درپاسخ به تظاهرات اخیر در خوزستان ،منطقه تولید نفت در جنوب،رژیم افراد تیپ بدر(میلشیا ی عراقی آموزش دیده در ایران )وخزب الله (لبنانی) را(به منطقه ) اعزام کرد. این نشانه عدم  اطمینان به سازمان های امنیتی سنتی است .پرسنل نظامی،سپاه پاسداران انقلاب، وبسیج آدم کش،عموما به عنوان وقاداران متعصب ارمان های اسلامی ملاکراسی خوانده می شوند. .

درست به مانند ان چه که پذیرش عام داشت که هیچ امیدی به فروپاشی صلح امیز امپراطوری شوروی نیست،امروز ( هم )خرد عرفی  ادعا می کند که هیچ امیدی برای انقلاب دموکراتیک در ایران وجود نداردوحتی اگرهم داشته باشد ،ما وقت کافی برای آن نداریم . با این حال اکر کسی قادر به شنیدن باشد زمان انقلاب است .

بدبینی به مراتب از نا امیدی بد تر است.ما انقلاب موفقی را در امپراطوری شوروی با مشارکت فعال درصد بسیار اندکی از مردم به پیروزی رساندیم .در انقلاب ایران رویای مشارکت حداقل 70درصدی مردم هست .رژیم آن چنان که  متاسفانه تعداد اعدام ها وشکنجه های مدام زندانیان ایران نشان می دهد شدیدا  شریراست .ولی کا.گ.ب. هم کمتر شریر نبود، ستمگری دولتی بسیار متزلزل است .ما باید به یاد داشته باشیم که  انقلاب دموکراتیک همواره ماراغافلگیر می کند.آیا کسی موفقیت انقلاب دموکراتیک در اوکراین را پیش بینی کرده بود،برای بسیاری از ما ، حتی سه ماه پیش از وقوع آن ،( این انقلاب )می توانست یک خیال پروری بوده باشد .

کسی یقینا نمی داندانقلاب در ایران چگونه می تواند به پیروزی برسد یا اگر موفق شد ،چه مدت خواهد پایید. اما در سال های اخیرانقلابات غافلگیر کننده ای مستبدین را در سراسر جهان سرنگون کرده اند.بسیاری از این انقلابات از ما کمک گرفته اند، که نباید امریکایی هارا غافلگیر کنند.بسیاری از انقلاب ها، از جمله انقلاب خودما،نیازمند حمایت خارجی برای پیروزی هستند،وعقیده گسترده ای در ایران وجود دارد که انقلاب دموکراتیک بدون حمایت ایالات متحده قادر به شکست ملاها نیست.ان ها چشم انتظار نشانه های محکم حمایت ما هستند.

معنی حمایت بیش از همه، انتقاد پیوسته رهبران ما از عملکرد جنایتکارانه رژیم ،وتشویق دائم آزادی ودموکراسی است. بسیاری از مردم  هم فشار عظیم عیب جویانه  رونالد ریگان از اتحاد شوروی را به عنوان« امپراطوری شیطان»فراموش کرده اند.روشنفکران نخبه کشور آن سحنان را به عنوان چیزی احمقانه وخطرناک محکوم کردند،با این حال ما از مخالفین شوروی اموختیم که آن (گفتارها) فوق العاده مهم بوده است ، چون نشان می داد که ما طبیعت رژیم شوروی را شناخته ایم، وعلاقمند به شکست آن بودیم.در رفتار مشابهی ،ایرانی ها نیاز دارند بدانند که ما خواهان پایان جمهوری اسلامی هستیم .ما احتیاج داریم به آن ها بگوییم که ماخواهان  وحامی تغییر مسالمت آمیزرژیم نه تغییر قهر آمیزرژیم ، نه انقلابی  از لوله تفنگ  در کشور آن ها هستیم .

ما همچنین نیاز به گفتگو با آنان به طور ویژه در باره چگونگی کامیابی چنین انقلاباتی هستیم.ما باید وسیعا حمایت خودرا از شبکه های رادیووتلویزیونی خصوصی  هم در این جا وهم در اروپاگسترش دهیم ، ما احتیاج داریم که شبکه های سخن پراکنی خودرا به صورت ابزار انقلابی به طور جدی مورد توجه قرار دهیم .ما نباید برای سهم بازار رقابت کنیم ،ونباید بنگاه شادمانی باشیم،ما باید مصاحبه انقلابیون سایر کشورهارا پخش کنیم،هم چنان که مصاحبه اندک ایرانیانی که به جهان آزاد رسیده اند.ما  همچنین باید  گفتگوهایی با خبرگان انقلابات مسالمت امیز را پخش نماییم .ایرانیان  نیازمند اموزش جزئیات آن چه باید انجام دهند وآن چه نباید بکنند هستند.آن ها نیازمند دیدن وشنیدن تجربه سایر رفقای انقلابی خود هستند.

ما هم چنین باید آن هارا برای دو کنش بسیار مهم انقلابی قابل اجرا آماده کنیم : تاسیس منابعی برای صندوق اعتصاب ، واستفاده از ابزار های مدرن ارتباطی .صندوق اعتصاب خود گویاست : کارگران برای اعتصاب وترک کار نیازمند اطمینان از معیشت خود وخانواده برای هفته ها هستند.وسایل ارتباطی  هم شامل سرورهای (اینترنتی) لپ تاپ ها،ماهواره وتلفن های همراه وکارت های تلفنی است .  

در نهایت ، رئیس حمهور باید ، فرد فرهیخته ای برای مشاوره در امور سیاست ایرانیان، ودر ارتباط کاری نزدیک با کنگره در طراحی ها وامور اجرایی به عنوان سخن گو تعیین نماید. بار دیگر، مردم ایران نیاز دارند که اقدام واقعی را ببینند.آن ها سخنان زیبای فراوانی شنیده اند ، اکنون وقت جنبش است .

هاتف رحمانی

2/5/1385

 

بازگشت به صفحه نخست


Free Web Counters & Statistics