بیانیه شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت

نویدنو:12/2/1385

به مناسبت اول ما مه، روز جهانی کارگر
بیانیه شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت

 

• دانشجویان نه تنها خود از بطن همین جامعه و از میان همین کارگران برخاسته اند، بلکه در آینده نیز مسائل، مشکلات و محرومیتهای یکسانی، سرنوشت آنان را با طبقه کارگر پیوند داده است. از همین روست که همراهی جنبش دانشجویی و جنبش کارگری، برای ساختن ایرانی مستقل – که در آن روابط اجتماعی مبتنی بر آزادی و عدالت شکل گیرد – لازم و ضروری است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه 
۱۲ ارديبهشت ۱٣٨۵ -  ۲ می ۲۰۰۶

 

بار دیگر، اول ماه مه، روز جهانی کارگر، روز پاسداشت رشادتها و جانفشانیهای کارگران جهان، روز مبارزه با استثمار و بهره کشی از کارگران و روز همبستگی بین المللی کارگران و زحمتکشان، فرا رسید. امسال در حالی روز کارگر را گرامی میداریم که بیش از هر زمان دیگر به اتحاد، همدلی، همیاری و همبستگی کارگران و دانشجویان نیازمندیم. وضعیت امروز ایران و جهان، ما را ملزم میدارد تا با تامل در سالی که گذشت و با توجه به مبارزات پیگیر و خستگی ناپذیر کارگران در تمام دنیا، قدمهای آینده را هرچه محکمتر و با صلابت تر و روزهای پیش رو را با همکاری هر چه بیشتر و نزدیکتر پی گیریم .
اما در ایران، دانشجویان نه تنها خود از بطن همین جامعه و از میان همین کارگران برخاسته اند، بلکه در آینده نیز مسائل، مشکلات و محرومیتها ی یکسانی، سرنوشت آنان را با طبقه کارگر پیوند داده است. از همین روست که همراهی جنبش دانشجویی و جنبش کارگری، برای ساختن ایرانی مستقل – که در آن روابط اجتماعی مبتنی بر آزادی وعدالت   شکل گیرد – لازم و ضروری است. امروز حاکمیت علیرغم همه لفاظی ها و وعده های گذشته چون گرایش به قانون، حمایت از طبقات محروم، حکومت مستضعفین و ... تمام توان خود را بسیج کرده تا با تکیه بر نیروهای امنیتی و نظامی، برای حفظ سلطه خود، نه تنها قانون اساسی ایران، که قوانین بین المللی را در جهت محو حقوق بدیهی و سلب آزادیهای مشروع و رایج کارگران، نادیده انگاشته و نقض نماید. مگر نه اینکه در اصل ۲۶ قانون اساسی به صراحت ذکر شده است که "احزاب، جمعیت‏ها، انجمن‏های سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناخته شده آزادند، مشروط به این که اصول استقلال، آزادی، وحدت ملی، موازین اسلامی و اساسی جمهور اسلامی را نقض نکنند. هیچکس را نمیتوان از شرکت در آنها منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت."، پس چگونه است که کارگران از حق تشکیل سندیکای مستقل و خارج از نفوذ دولت محرومند و از عضویت در آنها منع شده یا به ترک آن با انواع و اقسام فشارهای اقتصادی و امنیتی مجبور میگردند؟ مگر نه اینکه در اصل ۲۷ قانون اساسی تصریح شده است که "تشکیل اجتماعات و راه‏پیمایی‏ها، بدون حمل سلاح، به شرط آن که مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است."، پس بنابر جه توجیهی کارگران از تشکیل اجتماع مستقل، آنهم به مناسبت روز کارگر محرومند؟ مگر نه اینکه سازمان جهانی کار که حاکمیت هم خود را عضوی از آن میداند در مقاوله نامه ٨۷ تاکید کرده است که "کارگران بدون هیچگونه تبعیضی میتوانند آزادانه و بدون اجازه قبلی، سازمانهای خود را تشکیل دهند یا به سازمانهای موجود بپیوندند، به شرط آنکه اساسنامه های مصوب را رعایت کنند... و حق دارند آزادانه اساسنامه و آئین نامه های خود را تدوین کنند، نمایندگان خویش را برگزینند، چگونگی اداره امور و فعالیت خود را تنظیم کرده و برنامه عملی خویش را اعلام کنند... و مقامات دولتی باید از هرگونه مداخله ای که منجر به محدودیت این حق یا اشکال در اجرای قانونی آن شود خود داری کنند" پس به کدام دلیل حاکمیت، کارگران را از تشکیل سندیکای مستقل منع، موسسان آنرا حبس و اعضای آنرا از کار منفصل میکند و تنها به تشکلهای ساخته و تحت کنترل و مداخله دولت چون خانه کارگر و شوراهای اسلامی کار اجازه فعالیت میدهد؟ مگر نه اینکه در مقاوله نامه ۹٨ سازمان جهانی کار در مورد حق تشکل و پیمان دسته جمعی با وضوح آمده است: "کارگران باید در برابر اقدامات ضد سندیکایی و تبعیض آمیز در خصوص اشتغال، از حمایت کافی برخوردار باشند و این حمایت باید بویژه بندهای زیر را در بر گیرد :
الف) مشروط نمودن استخدام کارگران به عدم عضویت در سندیکاهای کارگری یا به استعفا از آنها
ب) اخراج کارگران یا ایجاد مزاحمت برای آنان به هر وسیله، به علت عضویت در سندیکاهای کارگری یا به علت شرکت در فعالیتهای تشکیلاتی سندیکایی" پس به چه مناسبت بازگشت به کار کارگران زحمتکش شرکت واحد را منوط به تعهد به عدم عضویت در سندیکای مستقل شرکت واحد نموده اند. آنچه گفته شد مشتی است از خروارها نقضی که صورت گرفته است. از آن گذشته وجود قوانین ضد کارگری دیگری چون قانون استخدام موقت و هم چنین قانون در راهی چون قانون ارتقا بهره وری که به کارفرما اجازه استخدام شفاهی و اخراج یک جانبه کارگر را میدهد، نشاندهنده توخالی و پوشالی بودن شعار سه جانبه گرایی ادعایی حاکمیت است. آنچه از خلال سالها تجربه و تحلیل بدست می آید چیزی نیست جز اینکه حاکمیت نه تنها همیشه در سوی کارفرما بوده است که خود کارفرمایی بزرگ در برابر طبقه کارگر بوده است .
گذشته از مسائل حقوقی، سوء مدیریت اقتصادی و تصمیم گیریهای غیر علمی و غیر موجه حاکمیت، وضعیت را به جایی رسانده که علاوه بر محدودیتهای امنیتی، نزخ بیکاری ۲۰ درصد جوانان و تورم افسار گسیخته گذشته و آینده و تعیین حداقل دستمزد به میزان نصف خط فقر و بسیاری مشکلات دیگر روز به روز وضع معیشت کارگران و زحمتکشان را تضعیف و زندگی آنان را به فلاکت و نابودی نزدیک نموده است. علیرغم شعار حمایت از مستضعفین، حاکمیت به مثابه سرمایه دار بزرگ دولتی، با دخالت در تمام سطوح زندگی مردم، مناسبات استثماری را کماکان حفظ نموده و ادامه میدهد .
در چنین شرایطی است که بر خلاف میل حاکمیت، طبقه کارگر ایرانی با رشد آگاهی از منافع خویش، بیش از پیش به سوی نیاز اساسی خود که همان یکپارچگی و تشکل یابی است، گام بر میدارد. در سال گذشته مبارزات پیگیر کارگران شرکت واحد به احیای سندیکای شرکت واحد منجر شد. گرچه این اقدام دورانساز و آگاهی بخش با برخورد قهرآمیز حکومت مواجه گردید، اما حمایت جهانی کارگری از این عزیزان و پشتیبانی سازمانهای بین المللی کارگری از این حرکت، فصل نوینی را در تاریخ مبارزات کارگری ایران گشوده است. مبارزه کارگران سندیکای شرکت واحد برای احقاق حقوق انسانی و صنفی خویش، برگی درخشان در کتاب مبارزات کارگری ایران است . پس بر همه کسانی که آرزوی اعتلای ایران، بهبود شرایط کار، انسانی شدن روابط اجتماعی و محو ریشه ای استثمار و بهره کشی هستند، لازم است تا ضمن حمایت از این حرکت کارگری نه تنها از تسری اهداف سیاسی خود -هرچند مقبول و موجه-   بر این جریان مردمی و مستقل بپرهیزند بلکه در برابر تحمیل اغراض سیاسی و استفاده ابزاری از سوی فرصت طلبان نیز ایستادگی نمایند   . در این تردیدی نیست که کسانی که عملا در تحمیل شرایط ناعادلانه زندگی بر کارگران چه در داخل ایران و چه در سطح جهان و چه پیش از انقلاب و چه پس از آن، دخالت داشته و دارند، نمیتوانند حامیان صادق و مدافعان ثابتی برای زحمتکشان این دیار باشند .
از سوی دیگر، گسترش جهانی گرایشات عدالت طلبانه و مترقی در جهان و همکاری و همراهی درخشان و تاثیر گذار دانشجویان و کارگران، بخصوص در اعتراضات مربوط به "قانون نخستین استخدام" در فرانسه، حکایت از ورود جهان به مرحله ای تازه و آگاهی از مناسبات ناعادلانه، چه در حوزه اقتصاد و چه در حوزه سیاست است.همبستگی کارگران و دانشجویان ایرانی با این جنبش جهانی قدمی در جهت آزادی و عدالت در ایران و صلح و امنیت در جهان خواهد بود. حمایت کارگران و نهادهای مستقل و معتبر کارگری جهان از مبارزات امروز کارگران ایران، نشان دهنده آنست که کارگران ایران در این حرکت جهانی تنها نیستند و بی تردید پیروزی از آن عدالت طلبان و آزادیخواهان خواهد بود .
دفتر تحکیم وحدت به نمایندگی از جنبش دانشجویی ایران دست کارگران ایران را به گرمی میفشارد و تاکید میکند که دانشجویان، این فرزندان ایران، از مسائل و مشکلات سنگین کارگران که زندگی آنان را تحت الشعاع قرارداده است، آگاهند و در عین اعلام حمایت صریح خود از مبارزات پیگیر جنبش کارگری و مطالبات بحق و انسانی زحمتکشان ایران بر موارد زیر نیز تاکید مینمایند :
۱. آزادی سریع و بی قید و شرط کارگران در ایجاد تشکلهای مستقل کارگری و سندیکا از حقوق مسلم و بدیهی کارگران است . موانع حکومتی در برابرتحقق این حق باید از میان برداشته شود .
۲. قرارداد موقت کار که مصداق بارز اجحاف در حقوق کارگران و بخصوص جوانان است باید ملغا گردد .
٣. در پیش نویس قانون ضد کارگری ارتقاء بهره وری بازنگری و از تصویب آن با این جهت گیری جلوگیری گردد .
۴. به جای صرف بودجه در بسیاری موارد غیر ضروری، حقوق و مزایای معوقه همه کارگران تولیدی و خدماتی و ... هرچه سریعتر پرداخت گردد .
۵.   حق اعتصاب و اعتراض مدنی کارگران به رسمیت شناخته شود .
۶. تضییغات تحمیلی برکارگران سندیکایی برداشته و این عزیزان هرچه سریعتر به کار بازگردند .
۷. شرایط رفاهی، بهداشتی و انسانی محیطهای کارگری تامین گردد .
٨. احکام فعالین کارگری لغو، پیگرد آنان متوقف و کارگران زندانی و به خصوص آقای منصور اسانلو، رئیس هیات مدیره سندیکای شرکت واحد تهران و حومه هرچه سریعترآزاد گردند .
۹. تشکلهای فرمایشی منحل و سندیکاهای مستقل زیر نظر مستقیم نمایندگان واقعی و منتخب کارگران و   با همکاری تشکلهای مستقل کارگری مرتبط احیا گردند .

بازگشت به صفحه نخست