آمار خشونت خانگی در
جهان
ترجمه
و تاليف:زهرا صادقي
منبع:زنستان
وقتی در
چارچوب ارتباط نزديک ميان دو فرد، رفتار مرد با زن، خشونتآميز و
سلطهگرانه باشد، به خشونت خانگی می انجامد. خشونت خانگی میتواند در
قالبهای مختلفی از جمله خشونت بدنی ( هر گونه آزار فیزیکی، اعم از جنسی و
غیرجنسی)، خشونت کلامی ( ناسزا، توهین، تحقیر یا سکوت آزاردهنده) و خشونت
پنهان ( بیتوجهی، خیانت، بیمسئولیتی و هرگونه کوتاهی در زندگی مشترک)
نسبت به قربانی صورت گیرد. بر اساس آمار جمع آوری شده بین سال های 1993تا
1999 از هر چهار زن ( و طبق برخی آمارها از هر سه زن) یک نفر مورد خشونت
خانگی قرار گرفته است. 86% درصد این زنان سیلی یا مشت خورده بودند، گلوی
63% فشرده شده بود، 61% درصد لگد خورده و 61% به وسیله شیئی مورد ضرب و شتم
قرار گرفته بودند، 83% درصد آنان دارای کبودی در بدن و مخصوصا در ناحیه ی
چشم و 50% دارای بریدگی و زخم بودند، 23% دچار شکستگی استخوان شده و 40% به
خاطر جراحات و صدمات وارده به بیمارستان منتقل شده بودند. تقریبا نیمی از
این زنان (46%) توسط پارتنرهای خود مجبور به برقراری رابطه جنسی شده بودند.
23% مورد تجاوز با تهدید و 18% مورد تجاوز واقع شده بودند. از هر 7 زن
متاهل یک نفر مورد تجاوز شوهر خود قرار گرفته بود.
تقریبا نیمی از زنانی که به قتل می رسند توسط پارتنر خود کشته میشوند. در
انگلیس حدود 100 زن در سال ( هفته ای دو زن ) به دست پارتنرهای خود به قتل
میرسند.
بررسیهای پزشکی نشان میدهند که بین 10 تا 20 درصد زنان باردار در دوران
بارداری از سوی پارتنرهای خود مورد حمله و خشونت واقع میشوند و چهار تن از
10 مادر مجرد که با پدر فرزند خود زندگی میکردند، اذعان داشتند که مشاجرات
آنان عموما به خشونت فیزیکی منتهی می شود.
خشونت علیه زنان مرز نمیشناسد و خطر در معرض خشونت خانگی قرار گرفتن برای
زنان تمامی گروههای قومیتی و نژادی وجود دارد.
خشونت خانگی ممکن است در هر زمان، چه در آغاز و چه پس از گذشت چند سال از
ارتباط ميان دو نفر ظاهر شود. کودکان نيز از پیآمد منفی خشونت خانگی در
کوتاه يا درازمدت در امان نيستند. بر اساس آمار مذکور در بیش از 90% موارد
کودکان شاهد حمله به مادر خود و کتک خوردن وی بودهاند. در 45-70% موارد
نیز پدر علاوه بر مادر، فرزندان وي را نیز مورد خشونت قرار داده است. 10%
مادران در حضور فرزندان خود مورد آزار جنسی قرار گرفتهاند. در 27% موارد،
پارتنرها کودکان را نیز مورد آزار و اذیت جنسی و غیرجنسی قرار دادهاند.
86% مادران اذعان داشتند که خشونت خانگی تاثیرات بلندمدتی بر فرزندانشان
داشته است: یک سوم گفتند که کودکان خشن، پرخاشگر و ستیزه جو شدهاند ( حتی
نسبت به مادران خود) 31% خبر از مشکلات کودک در مدرسه دادند و در 31% این
کودکان کاهش عزت نفس مشاهده می شود.
زنان ممکن است به دلایل گوناگونی از جمله ترس، ناآگاهی، وابستگی اقتصادی،
حفظ خانواده، حفظ آبرو، وابستگی عاطفی، عدم اعتماد به نفس، تربیت فرهنگی
غلط و ... مورد خشونت خانگی را تحمل کرده و بدان اعتراضی نکنند. بر اساس
آماری که در ابتدا ذکر شد، بیش از 98% موارد خشونت خانگی به پلیس گزارش
نمیشوند. دو سوم زنان خشونتدیده در ابتدا این مساله را با کسی در میان
نگذاشته اند. میانگین زمانی که طول می کشد تا زنان این مسئله را به شخص
دیگر بگویند، 1 تا 2 سال بوده است و برای بیش از 70% مادران سخت بوده است
که در مورد مشکلات حاصل از خشونت خانگی برای فرزندان خود، با مسئولین و
مددکاران صحبت کنند. 81% آنان از این مساله احساس گناه میکردند و 74%
نگران از دست دادن سرپرستی فرزندان خود بودند. به طور میانگین، هر قربانی
پیش از گزارش، شکایت و ارجاع پروندهاش به دادگاه 35 بار مورد آزار قرار
میگیرد و عملا، پیگیری قانونمند و اصولی ای در مورد خشونت خانگی وجود
ندارد. قوانین علیه مردان مهاجم بسیار ضعیف هستند و در نتیجه حتی در موارد
رسیدگی، پیگیری خاصی صورت نمیگیرد. چنان چه نتایج پروژهی "پیگیری خشونت
خانگی" در
Islington
در ایستگاههای پلیس به شرح زیر بود:
* 58% موارد
گزارش شده جرم شمرده نشدند ( و به عنوان سوءسابقه نیز ثبت نمیشوند)
* تنها 23% کل موارد و 63% موارد جرم شمرده شده ( و ثبت شده) به دستگیری
فرد مهاجم انجامیدند.
* حتی در موارد وجود جراحات واضح و قابل مشاهده، و حضور فرد مهاجم، تنها در
45% موارد مهاجم دستگیر شد.
بی پولی و بی سرپناهی ار مهمترین علل تن دادن به خشونت خانگی هستند. 4 زن
از هر 5 زنی که توسط شوهرانشان مورد تجاوز قرار گرفتهاند به دلیل کمبود
امکانات در دام زندگی اجباری با همسرانشان اسیر هستند: آنها پول و سرپناهی
برای ادامه زندگی ندارند و تقریبا دو سوم زنان بیخانمان انگلیس به دلیل
قربانی خشونت خانگی بودن مجبور به زندگی در خیابانها شدهاند.
سالانه بیش از 50,000 زن و کودک در جستجوی پناهگاهی برای در امان ماندن از
خشونت از خانههای خود میگریزند اما بیش از سه چهارم آنان جایی برای رفتن
نمییابند و آواره میشوندهمچنین 59% زنانی که پارتنرهای آزارگر خود را ترک
میگویند، به دلیل فقر و نداشتن احتیاجات زندگی مجبور به بازگشتن پیش آنان
میشوند.
قوانین ِ در جهت حمایت از حقوق کودکان نیز میزان خشونت علیه زنان و فرزندان
آنها را افزایش داده است زیرا مادران مجرد تحت پوشش کمکهای
CSA
(انجمن حمایت از کودکان) ، توسط این سازمان مجبور به تماس با پدر فرزند خود
( برای دریافت هزینه نگهداری کودک) میشوند، که این امر خطر مورد خشونت
قرار گرفتن این زنان و فرزندانشان توسط پدران را افزایش می دهد. 75% از
مادران مجرد به منظور دوری از آنچه خود " ضرر و نگرانی غیرضروری" می
نامیدند ( تماس با پدران فرزندانشان) از همکاری با
CSA
خودداری کردند. 66% این مادران رابطه خود را با پدر کودک را اصولا به دلیل
نگرانی از آثار خشونت بر فرزندشان قطع کرده بودند.
دادگاهها تقریبا همیشه اجازه ملاقات با کودک را به پدر میدهند. از 46
موردی که پدر مجاز به تماس با فرزند خود بود، تنها در 7 مورد تدابیر و
مقرراتی برای جلوگیری از آزار کودک توسط پدر {پرخاشگر و مهاجم} اتخاذ شده
بود. در همین مورد پلیس گفته است که تمایلی ندارد که در بررسی صحت ادعاهای
مادران مجرد در مورد نگرانی آنها از انتقام پارتنرهای سابق خود { از طریق
آزار رساندن به کودک} در صورت همکاری با انجمن حمایت از کودکان، نقشی به
عهده گیرد. پلیس معتقد است دخالت در موارد خشونت خانگی نه تنها کمکی به
وضعیت زنان نمی کند بلکه می تواند برای آنها "بسیار خطرناک" باشد.
منابع:
1
The Hidden
Figure: Domestic Violence in North London, Jayne Mooney,
Middlesex Univ., 1993 found 1 in 3 experienced domestic violence, even
excluding
cases where
women are raped by their partners, subjected to mental cruelty,
threatened, grabbed, shaken or pushed. A British Medical Association
report,
Domestic
Violence, a Health Care Issue, 1998 found one in four experienced
domestic
violence, including rape. In the 1996 British Crime Survey 23% of women
had been
assaulted by a partner.
2 The
Hidden Victims, Children and Domestic
Violence, NCH Action for Children, 1994.
3 Ask
Any Woman, a London inquiry
into
rape and sexual assault, Ruth E Hall, Falling Wall Press, Bristol
1985.
4
Homicide statistics 1998.
5 Lone
Parents, Work and Benefits: the
first
effects of the CSA to 1994, DSS report No 61, HMSO, 1997.
6
Guardian
Weekend, 1 May
1999; Independent on Sunday, 5 Dec 1999.
7 The
Guardian, 20
Oct
1998, p8.
8
British Crime Survey 1996.
9
Domestic Violence: A Health
Care
Issue? BMA, 1998
10 For
an overview of estimates, see Domestic
Violence, Lorna J. F. Smith, Home Office Research and Planning Unit,
HMSO 1989
p7.
11 Home
Secretary Jack Straw; The Guardian, 3 June 1999, p9.
12
Domestic Violence Matters: an Evaluation of a Development Project,
Research
Findings No.
91, Home
Office 1999.
13 The
Independent, 1 Jun 1999, p8 (Centre
for
Housing Policy, Univ. of York).
14 The
Guardian, 8 Jan 2000, p12
(Homerton
College, Cambridge).
15
Campaign Against Domestic Violence.
16
Domestic violence and child contact arrangmenets in England and Denmark,
Marianne
Hester
&
Lorraine Radford, Univ. of Bristol, 1999. The 46 cases
were in
England.
17 The
Guardian, 6 Jun 1996
|