خانه - سیاست - اقتصاد-  کتاب -  زنان -صلح  - رحمان هاتفی فرهنگ وادب - درباره ما - پیوندها - تماس وهمکاری - ویژه نامه               

آمار خشونت خانگی در جهان

نویدنو:15/7/1385

آمار خشونت خانگی در جهان

 ترجمه و تاليف:زهرا صادقي

منبع:زنستان

وقتی در چارچوب ارتباط نزديک ميان دو فرد، رفتار مرد با زن، خشونت‌آميز و سلطه‌گرانه باشد، به خشونت خانگی می انجامد. خشونت خانگی می‌تواند در قالبهای مختلفی از جمله خشونت بدنی ( هر گونه آزار فیزیکی، اعم از جنسی و غیرجنسی)، خشونت کلامی ( ناسزا، توهین، تحقیر یا سکوت آزاردهنده) و خشونت پنهان ( بی‌توجهی، خیانت، بی‌مسئولیتی و هرگونه کوتاهی در زندگی مشترک) نسبت به قربانی صورت گیرد. بر اساس آمار جمع آوری شده بین سال های 1993تا 1999 از هر چهار زن ( و طبق برخی آمارها از هر سه زن) یک نفر مورد خشونت خانگی قرار گرفته است. 86% درصد این زنان سیلی یا مشت خورده بودند، گلوی 63% فشرده شده بود، 61% درصد لگد خورده و 61% به وسیله شیئی مورد ضرب و شتم قرار گرفته بودند، 83% درصد آنان دارای کبودی در بدن و مخصوصا در ناحیه ی چشم و 50% دارای بریدگی و زخم بودند، 23% دچار شکستگی استخوان شده و 40% به خاطر جراحات و صدمات وارده به بیمارستان منتقل شده بودند. تقریبا نیمی از این زنان (46%) توسط پارتنرهای خود مجبور به برقراری رابطه جنسی شده بودند. 23% مورد تجاوز با تهدید و 18% مورد تجاوز واقع شده بودند. از هر 7 زن متاهل یک نفر مورد تجاوز شوهر خود قرار گرفته بود.
تقریبا نیمی از زنانی که به قتل می رسند توسط پارتنر خود کشته می‌شوند. در انگلیس حدود 100 زن در سال ( هفته ای دو زن ) به دست پارتنرهای خود به قتل می‌رسند.
بررسی‌های پزشکی نشان می‌دهند که بین 10 تا 20 درصد زنان باردار در دوران بارداری از سوی پارتنرهای خود مورد حمله و خشونت واقع می‌شوند و چهار تن از 10 مادر مجرد که با پدر فرزند خود زندگی می‌کردند، اذعان داشتند که مشاجرات آنان عموما به خشونت فیزیکی منتهی می شود.
خشونت علیه زنان مرز نمی‌شناسد و خطر در معرض خشونت خانگی قرار گرفتن برای زنان تمامی گروه‌های قومیتی و نژادی وجود دارد.
خشونت خانگی ممکن است در هر زمان، چه در آغاز و چه پس از گذشت چند سال از ارتباط ميان دو نفر ظاهر شود. کودکان نيز از پی‌آمد منفی خشونت خانگی در کوتاه يا درازمدت در امان نيستند. بر اساس آمار مذکور در بیش از 90% موارد کودکان شاهد حمله به مادر خود و کتک خوردن وی بوده‌اند. در 45-70% موارد نیز پدر علاوه بر مادر، فرزندان وي را نیز مورد خشونت قرار داده است. 10% مادران در حضور فرزندان خود مورد آزار جنسی قرار گرفته‌اند. در 27% موارد، پارتنرها کودکان را نیز مورد آزار و اذیت جنسی و غیرجنسی قرار داده‌اند.
86% مادران اذعان داشتند که خشونت خانگی تاثیرات بلندمدتی بر فرزندانشان داشته است: یک سوم گفتند که کودکان خشن، پرخاشگر و ستیزه جو شده‌اند ( حتی نسبت به مادران خود) 31% خبر از مشکلات کودک در مدرسه دادند و در 31% این کودکان کاهش عزت نفس مشاهده می شود.
زنان ممکن است به دلایل گوناگونی از جمله ترس، ناآگاهی، وابستگی اقتصادی، حفظ خانواده، حفظ آبرو، وابستگی عاطفی، عدم اعتماد به نفس، تربیت فرهنگی غلط و ... مورد خشونت خانگی را تحمل کرده و بدان اعتراضی نکنند. بر اساس آماری که در ابتدا ذکر شد، بیش از 98% موارد خشونت خانگی به پلیس گزارش نمی‌شوند. دو سوم زنان خشونت‌دیده در ابتدا این مساله را با کسی در میان نگذاشته اند. میانگین زمانی که طول می کشد تا زنان این مسئله را به شخص دیگر بگویند، 1 تا 2 سال بوده است و برای بیش از 70% مادران سخت بوده است که در مورد مشکلات حاصل از خشونت خانگی برای فرزندان خود، با مسئولین و مددکاران صحبت کنند. 81% آنان از این مساله احساس گناه می‌کردند و 74% نگران از دست دادن سرپرستی فرزندان خود بودند. به طور میانگین، هر قربانی پیش از گزارش، شکایت و ارجاع پرونده‌اش به دادگاه 35 بار مورد آزار قرار می‌گیرد و عملا، پیگیری قانونمند و اصولی ای در مورد خشونت خانگی وجود ندارد. قوانین علیه مردان مهاجم بسیار ضعیف هستند و در نتیجه حتی در موارد رسیدگی، پیگیری خاصی صورت نمی‌گیرد. چنان چه نتایج پروژه‌ی "پیگیری خشونت خانگی" در
Islington در ایستگاه‌های پلیس به شرح زیر بود:

* 58% موارد گزارش شده جرم شمرده نشدند ( و به عنوان سوءسابقه نیز ثبت نمی‌شوند)
* تنها 23% کل موارد و 63% موارد جرم شمرده شده ( و ثبت شده) به دستگیری فرد مهاجم انجامیدند.
* حتی در موارد وجود جراحات واضح و قابل مشاهده، و حضور فرد مهاجم، تنها در 45% موارد مهاجم دستگیر شد.
بی پولی و بی سرپناهی ار مهمترین علل تن دادن به خشونت خانگی هستند. 4 زن از هر 5 زنی که توسط شوهرانشان مورد تجاوز قرار گرفته‌اند به دلیل کمبود امکانات در دام زندگی اجباری با همسرانشان اسیر هستند: آنها پول و سرپناهی برای ادامه زندگی ندارند و تقریبا دو سوم زنان بی‌خانمان انگلیس به دلیل قربانی خشونت خانگی بودن مجبور به زندگی در خیابان‌ها شده‌اند.
سالانه بیش از 50,000 زن و کودک در جستجوی پناهگاهی برای در امان ماندن از خشونت از خانه‌های خود می‌گریزند اما بیش از سه چهارم آنان جایی برای رفتن نمی‌یابند و آواره می‌شوندهمچنین 59% زنانی که پارتنرهای آزارگر خود را ترک می‌گویند، به دلیل فقر و نداشتن احتیاجات زندگی مجبور به بازگشتن پیش آنان می‌شوند.
قوانین ِ در جهت حمایت از حقوق کودکان نیز میزان خشونت علیه زنان و فرزندان آنها را افزایش داده است زیرا مادران مجرد تحت پوشش کمک‌های
CSA (انجمن حمایت از کودکان) ، توسط این سازمان مجبور به تماس با پدر فرزند خود ( برای دریافت هزینه نگهداری کودک) می‌شوند، که این امر خطر مورد خشونت قرار گرفتن این زنان و فرزندانشان توسط پدران را افزایش می دهد. 75% از مادران مجرد به منظور دوری از آنچه خود " ضرر و نگرانی غیرضروری" می نامیدند ( تماس با پدران فرزندانشان) از همکاری با CSA خودداری کردند. 66% این مادران رابطه خود را با پدر کودک را اصولا به دلیل نگرانی از آثار خشونت بر فرزندشان قطع کرده بودند.
دادگاهها تقریبا همیشه اجازه ملاقات با کودک را به پدر می‌دهند. از 46 موردی که پدر مجاز به تماس با فرزند خود بود، تنها در 7 مورد تدابیر و مقرراتی برای جلوگیری از آزار کودک توسط پدر {پرخاشگر و مهاجم} اتخاذ شده بود. در همین مورد پلیس گفته است که تمایلی ندارد که در بررسی صحت ادعاهای مادران مجرد در مورد نگرانی آنها از انتقام پارتنرهای سابق خود { از طریق آزار رساندن به کودک} در صورت همکاری با انجمن حمایت از کودکان، نقشی به عهده گیرد. پلیس معتقد است دخالت در موارد خشونت خانگی نه تنها کمکی به وضعیت زنان نمی کند بلکه می تواند برای آنها "بسیار خطرناک" باشد.

منابع:

1 The Hidden Figure: Domestic Violence in North London, Jayne Mooney, Middlesex Univ., 1993 found 1 in 3 experienced domestic violence, even excluding cases where women are raped by their partners, subjected to mental cruelty, threatened, grabbed, shaken or pushed. A British Medical Association report, Domestic Violence, a Health Care Issue, 1998 found one in four experienced domestic violence, including rape. In the 1996 British Crime Survey 23% of women had been assaulted by a partner.
2
The Hidden Victims, Children and Domestic Violence, NCH Action for Children, 1994.
3
Ask Any Woman, a London inquiry into rape and sexual assault, Ruth E Hall, Falling Wall Press, Bristol 1985.
4
Homicide statistics 1998.
5
Lone Parents, Work and Benefits: the first effects of the CSA to 1994, DSS report No 61, HMSO, 1997.
6
Guardian Weekend, 1 May 1999; Independent on Sunday, 5 Dec 1999.
7
The Guardian, 20 Oct 1998, p8.
8
British Crime Survey 1996.
9
Domestic Violence: A Health Care Issue? BMA, 1998
10
For an overview of estimates, see Domestic Violence, Lorna J. F. Smith, Home Office Research and Planning Unit, HMSO 1989 p7.
11
Home Secretary Jack Straw; The Guardian, 3 June 1999, p9.
12
Domestic Violence Matters: an Evaluation of a Development Project, Research Findings No. 91, Home Office 1999.
13
The Independent, 1 Jun 1999, p8 (Centre for Housing Policy, Univ. of York).
14
The Guardian, 8 Jan 2000, p12 (Homerton College, Cambridge).
15
Campaign Against Domestic Violence.
16
Domestic violence and child contact arrangmenets in England and Denmark, Marianne Hester & Lorraine Radford, Univ. of Bristol, 1999. The 46 cases were in England.
17
The Guardian, 6 Jun 1996

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بازگشت به صفحه نخست  


Free Web Counters & Statistics