بوش و«محور شرارت» او : مورد کره

نویدنو 11/1/1385

مقدمه برگرداننده :

کشور ما ایران در وضعیت دشواری قرار گرفته است .

1_ از یک سو در گیر رژیمی جبار، اقتدارگرا وضد منافع ملی قرار دارد که نقطه آغاز تمام مشکلات کنونی وتاکنونی میهن ما بوده است .گردانندگان رژیم با بستن سنگ ها وگشودن سگ ها بر ضد منافع ملی، امنیت عمومی ، ودر جهت منافع غارتگران بین المللی راه می جویند، وعزم جزم کرده اند که عنقریب در دامان جنگی خانمانسوز ، همه هستی ودست آوردهای ملت ایران را رهن قدرت طلبی خام دستانه خود سارند .

2_ از سوی دیگر با تهدیدات نگران کننده وقلدر مآب امپریالیستی ، به ویژه امپریالیسم آمریکا مواجهیم که سر آن دارد تا با استفاده از خلا قدرت بازدارنده ، جنگ کثیف ونابودگری را به میهن ما تحمیل نماید . این جنگ در راستای تامین اهداف استراتژیک امریکا ، برای انقیاد خاورمیانه وکنترل منابع عظیم انرژی این منطقه ،از اهداف نزدیک امپریالیسم آمریکا ست .

3_ از طرفی با افکار عمومی مسخ شده ای روبا روئیم که در دریایی از توهم وعدم اطلاع روز هارا به شب ها گره می زنندونه کاملا در  مطامع قدرت طلبانه رژیم ، ولی حداقل در فضای تحمیلی  رسانه ای وتبلیغی آن با بی تفاوتی تنفس می کنند. حاصل این تنفس ، عدم توجه به منافع ملی ، عدم دریافت خطر فوری وگرفتاری در نخوت تحمل وضع موجوداست که به نوبه خود می تواند با تنها گذاشتن پیشگامان اجتماعی به فاجعه ای مرگبار ختم شود.

4_ از بد حادثه در شرایط کنونی با آن چنان وجهی از حرکت اپوزیسیون داخلی وخارجی مواجهیم که علاوه بر جدایی مطلق ،صفوف آن هارا یا دل بستگان به ارتش رهایی بخش امریکا!! پر کرده اند ویا گوشه عزلت گزیدگانی که ظاهرا به پایان نبرد ببر های کاغذی!! برای رهایی از غبار حادثه دل خوش کرده اند . اندک شمارند نیروهایی که با دغدغه رهایی راستین مردم از مهلکه دیو ودد ارتجاع وامپریالیسم سینه سپر کرده باشند.

5_ طرح دفاع از صلح و دفاع از حقوق مردم ایران در برابر ارتجاع داخلی وامپریالیسم جهانی به عنوان راه اصلی مبارزه در شرایط کنونی مهجور وکم دامنه است .مبارزان این راه علاوه بر تلاش های بی وقفه در عرصه داخل کشوربرای بیان دیدگاه های خود، نیازمند هم آوایانی در بشریت مترقی هستند تا با یاری هم نیروی مقابله جهانی با تجاوزامپریالیستی ورفع استبدادوارتجاع داخلی را فرا چنگ آورند.

ترجمه مقالاتی که تقدیم می شود به معنای تایید الزامی همه مواضع نویسندگان آن ها نیست . غرض اصلی از ترجمه این متون نشان دادن نگاه های متفاوت اما متحد المرکز درمبارزه با معضلات جهانی در کشور های گوناگون جهان است . از دل همین دیدگاه هاست که می توان به گفتگویی جهانی برای وحدت عمل جهانی در تنظیم مبارزات ملی ودموکراتیک دست یافت .

بوش و«محور شرارت»او : مورد کره
نوشته سونیت چوپرا

منبع : پولتیکال افیرز

بر گرداننده : هاتف رحمانی

 آغاز اشغال عراق توسط جنگی بی هیچ مجوزی از ، مجامع بین المللی ، ولی با ترجیح منافع آن هایی  که در بهترین توصیف می توانند « دولت های گانگستر» خوانده شوند ،عملیات تهدید آمیز گانگستر مآب مشابهی علیه ایران وجمهوری خلق کره وپی گیری سیاست هویج وچماق در برابر هند، همه وهمه بخشی از سیاست استراتژیک سه وجهی امپریالیسم امریکا برای انقیاد آسیا است .قطب های این گاز انبر ، غرب، حنوب وشرق آُسیا هستند .

همچنین ما در غرب اسیا کشور هسته ای غیر قانونی اسرائیل را داریم که در همبستگی با امریکا در طی 4دهه گذشته به قیمت مرگ صد ها هزار شهروند بی گناه ، سرزمین خودرا در مجاورت کشورهای عربی گسترش داده است . به همین ترتیب ، در جنوب آسیاماشاهد کشورپاکستانیم ، که توسط ژنرالی اداره می شود که او نیز قدرت هسته ای خودرا از راه ایزار های غیر قانونی به دست آورده است . پاکستان نه تنها متحد نزدیک امریکا در جنوب اسیا ،که به همین سبب مردم پاکستان (تاکنون) تعداد زیادی کودتا وکشمکش نظامی را تحمل کرده اند ، و این کشور را (بارها)درآستانه تجزیه قرار داده است ، بلکه پاکستان پیوسته سران هندوستان را برای نشان دادن جای پای امریکا وروایط نزدیک امریکا- پاکستان  مورد عتاب قرارداده است .در هر دو منطقه ،توان اتمی این کشورها ، اگرنه با حمایت مستقیم امابا اغماض امریکا حاصل شده است ، بنا بر این  برای هر کسی احساسات ضد اتمی  امریکا آن چنان که در برابر ایران وجمهوری دموکراتیک کره با انتقادی تلخ بیان می شود ، به سختی می تواند باور کردنی باشد .  
استراتژی انقیاد اسیا  

 حقیقت جای دیگری است . حقیقت دراستراتژی سه شاخه انقیاد آسیاست . عراق ، کره وشبه قاره هند همیشه بخشی از استراتژی امریکا بوده اند چنان که امروز هستند .آن چنان که تاریخ نشان می دهد  در نوامبر1943در جریان کنفرانس سران کشورهای متفق  در تهران پرزیدنت روزولت بر قیمومیت چهل ساله برکره پافشاری کرد .اظهارات او ردشد.مجددا ، درکنفراتس یالتا در فوریه 1945امریکا اظهار داشت که کره لازم است تا کسب شایستگی اداره خود مدت 20تا 30سال تحت قیمومیت جمعی اداره شود .این پیشنهاد ،در حالی که کره برای اداره خود کشمکش طولانی مدتی را باامپریالیسم ژاپن رهبری می کرد ،( کشمکشی که) امریکا خواهان خنثی کردن آن بود، مضحک بود. بنابراین تعجب آور نبود که پیشنهاد امریکا رد شد .   

حقایق خوابیده در ماورای تلاش امریکا ،از گزارش شماره 4849دفتر اطلاعات وپژوهش شعبه دولتی امریکا در28ژانویه 1949 آشکار بود . این گزارش اظهار می داشت : «با توجه به موقعیت استرتژیکی که توسط کره در شمال شرق آسیا حفظ می شود ، برقراری مهار بر کره ومردم آن ...به نحو قابل ملاحظه ای کشور مارا تقویت خواهد کرد .».این نمونه می تواند یاد آور این نکته باشد که طبقات گرداننده امپریالیست هیچ متحداستراتژیکی ندارند،آن ها فقظ منافع طبقاتی خودرا دارند که آن را منافع ملی مردم خود ومنافع جهانی مجامع بین المللی جلوه می دهند .  بررسی محدوده ای که ایالات متحده برای خدمت به این منافع تدارک دیده بود  حتی امروزمی تواند درسی برای همه کسانی باشد که که برای آسایش وراحتی خود نوحه سرایی می کنند .   
 
در پایان جنگ جهانی دوم ، وقتی که ارتش انقلابی مردم کره در میان موج حمایت مردمی وارد کشور شد ، فرمانده جبهه شرقی آمریکا ،تلگرامی را در تاریخ 20اگوست 1945به هم تای فاشیست ژاپنی خود «آبه نوبو یو کی » که هنوز کره حنوبی را در اشغال داشت ، به این مضمون که « باید سریعا صلح عمومی در کره جنوبی با مسئولیت خود آن هابر قرار شود » فرستاد. کس دیگری اجازه بر قراری (آشتی ملی) را نداشت ،کمترین کمیته مردمی در سراسر کشور به وجود آمد.واگر آن ها(کمیته های مردمی ) کاری می کردند ممکن بود تنبیه شوند.بدین ترتیب حکومت فاشیستی  تحمیلی توسط ژاپن بر کره خود به خود به (ستاد)« حافظ صلح » امریکا در کره تبدیل شد .  

تنها متحد آن ها فاشیست های ژاپنی نبودند.امریکا دست دوستی خودرا به تمام کره ای هایی دراز کرد که از سال ها برده سازی مردم خود تحت سلطه  استعمار ژاپن بهره برده بودند

اشغال کره  جنوبی در7سپتامبر1945با پیاده شدن 45000 سرباز امریکایی آغازشد.

حکومت نظامی تحمیل شد ودر اولین بیانیه خودبر حفظ اموال ودارایی کسانی که تکیه گاه استعمار ژاپن بودند تاکید کرد:زمین داران وکارخانه دارانی که با حکومت استعماری همدست بودند.

  اموال ودارایی های آنان توسط فرمان نظامی مقدس شمرده شد .فعالیت های سیاسی ممنوع اعلام گشت.زبان انگلیسی به عنوان زبان رسمی تحمیل گردید ومجازات اعدام توسط دادگاه نظامی بر قرار شد . در 9سپتامبر ژنرال امریکایی «هاجس » وارد سئول شد و مقر حکومت فاشیستی ژاپن را محل استقرارخود ساخت ، وتمام کمیته های مردمی را که در سراسر کشور برای استقرار آزادی مقاومت می کردند منحل کرد. به راستی این درس غریبی از دموکراسی بود با درگیر کردن فاشست های سابق ،جنایتکاران وعناصر ضدملی پایمال کننده  مردم خود ، نیروی مسلح غارتگری از بدترین عناصر جامعه کره ترتیب داده شد .  در5ژوئن 1950درست 20روز قبل از آغاز جنگ کره ،ژنرال امریکایی «رویرتز» مباهات می کرد که :« گروه مشاوران نظامی من نمایش زنده ای  ازچگونگی  سرمایه گذاری هوشمند ومتمرکز از 5000 مبارزآموزش دیده از افسران امریکا یی است و(این ها) مردانی (هستند) که می توانند 100000نفراز افرادی را که برای شما تیراندازی خواهندکرد تربیت نمایند» . اگر جنایتکارانی چنین تربیت شده بودند خیلی بهتر بود.  
 
او (روبرتز)می بایست به عنوان «مبتکر» اقدام تجاوز کارانه تروریستی معروف می شد ، اقدامی که ایالات متحد ه خودرا در بسیاری از جنگ های بعد از آن زبر دست نشان داده است . در سال 1947 چنین نمونه هایی علیه (کره )شمالی 270 مورد بود که در پایان سال 1949 بعداز بنیان گذاری جمهوری خلق کره در سپتامبر 1948 به 2617 مورد افزایش یافت . تمام این ها  آشکاراتمهیداتی برای یورش نهایی در 25 ژوئن 1950بود.     

حتی لحظه حمله هم با نیرنگ همراه بود. چنان چه ژنرال« روبرتز» به «سینگ من ری» عروسک خیمه شب بازی آمریکا ، رهبر کره جنوبی گزارش کرد :«چرا باید 25ژوئن را روز آغاز جنگ کره تعیین کرد؟ چون آن روز یکشنبه است .یکشنبه روز تعطیل کشورهای مسیحی نظیر امریکا وکره جنوبی است .کسی باور نمی کند که ماممکن است روز یکشنبه وارد جنگ شویم . وآن ها این چنین به بیگناهی ما متقاعد خواهند شد .» حمله عظیمی منتها بعد از عقب نشینی اولیه ترتیب داده شد ، نیروهای جمهوری خلق کره  خود سئول را در 28 ژوئن 1950 تصرف کردند .   
جنگ های فریب کارانه  

علاوه بر این ایالات متحده حمله سنگینی را بر علیه مردم کره جنوبی به راه انداخت وبنا به گزارش5 سپتامبر1950 کمیسیون سازمان ملل در امور کره دست کم118621نفررا دستگیر کردند.

بد تر آن که سازمان ملل هم با فریب دیگری وارد جنگ شد.براساس گزارشی از اداره بخش خاور دور اطلاعات بریتانیا :«داوری برای یافتن مقصر علیه جمهوری دموکراتیک کره بر مبنای تلگرام ارسالی از سوی کمیسیون سازمان ملل در سئول  استواربودکه ادعا می کرد هیچ سندی برای (شناسایی) این که کدام طرف آغاز کننده (جنگ )بوده است وجود ندارد». با مروری بر این حوادث ، کاملا بدیهی است که غوغا سالاری گوش خراش « سلاح های کشتار جمعی » در عراق یا تلاش های ایران برای ساخت سلاح های هسته ای وکره از قماش همین فریب ها هستند . اکنون هیچ دلیلی برای باور بدان (ادعا)ها وجود ندارد .  
 
جنگ با تمام جانورخویی که امپریالیسم می تواند به نمایش گذاردانجام می شد.دراین جنگ اردو گاه امپریالیسم بیش از 1567000 نفربه علاوه 405000سرباز امریکایی ،12200هواپیما،وبیش از3250تانک ، را از دست داد، تقریبا دوبرابر  تلفاتی که در جنگ پاسیقیک تحمل کرده بودند . وچیزی که برای آن ها از (همه این ها )بدتر بود ، این (بود) که جنگ را باختند. اگر چه مردم کره ومتحدین آن ها از کشورهای سوسیالیستی ،با وحشیگری باور نا پذیر وحتی تلفات سنگین تری مواجه شدند ،ولی برای پیروزی جنگیدند وپیروز شدند. جنگ کره اولین جنگ از بیش از 110 جنگی بودکه ایالات متحده  در آن بازنده شد .وبعد از آن در جنگ های بسیاری شکست خوردند.اما این مردم کره بود که از داخل خانه به جهان پیام داد که امریکا شکست ناپذیر نیست . این(همان )دلیلی است که چرابوش از هیچ دروغی برای منزوی کردن وانهدام جمهوری خلق کره خودداری نمی کند. امروز ارتش امریکا مجهز به بزرگترین پایگاه موشک های هسته ای در دنیا ، که آن را به نقطه انفجاری در کشمکش جهانی تبدیل کرده است ، در کره حضور دارد.این حضور هسته ای امریکا در شبه جزیره کره است که سوال بر انگیز است ، نه امکانات هسته ای جمهوری دموکراتیک خلق کره .  
 شکست طرح های امریکا                                                

                                                    به عبارت دیگر، این جمهوری دموکراتیک خلق کره بوده است که همواره در جستجوی راهی برای دفاع از موقعیت خود وکسب اطمینان ازاتحاد صلح امیز شمال وجنوب کره با هدف اعاده مجدد ثبات در شرق آسیا با عقب نشاندن ارتش امریکا و موشک های هسته ای آن ها از اشغال کره بوده است .  مطمئنا این امر می تواند نخستین شرط خلع هسته ای شبه جزیره کره باشد .این شرطی است که امپریالیسم امریکا خواهان موافقت با آن نیست . علت بقای تنش در منطقه همین است ، ودولت بوش (پیوسته )با دروغ ها ومانورهای نظامی خود موقعیت را بد تر می سازد.

 رشد افکار عمومی هم در کره جنوبی به سود طرح امریکا نیست . این امر برای اتحاد صلح آمیز وفرا خواندن سربازان امریکایی از کره غیر طبیعی نیست . این افکاربازتاب خودرا در انتخاب رئیس جمهور«رو»،که یک وکیل حقوق بشروفرزند مرغدار ساده ای است ، ودر شکست مدعی دیگر« لی » که وارث کمپانی چند ملیتی هیوندایی بود نشان داد . همین تمایل دروادار شدن امریکا به گفتگو با جمهوری دموکراتیک خلق کره که پیش از این (از انجام آن )خودداری می کرد ووارد شدن به گفتگوهای شش جانبه برای اعاده صلح وثبات در کره قابل بررسی است .اما اتهامات کاذب جعل وپول شویی ،فروش مواد مخدر،وآدم ربایی یکی بعد از دیگری ، نشانگرآن است که امریکا در جستجوی دست آویزی برای فریب مجامع بین المللی جهت کسب حمایت آن هادر تلاش برای  قراردادن کره در زیر یوغ امپریالیسم امریکا به هر قیمتی برای مردم کره وارتش امریکا ست.آن ها در جنگ 1953 شکست خوردند. امروز هم نمی توانند پیروز شوند.    

(امریکایی ها )امروز هم اگر جنگ دیگری علیه جمهوری دموکراتیک خلق کره راه اندازی کنند  به احتمال زیاد شکست خواهند خورد . 

 امریکا موفق به جلب حمایت سازمان ملل در جنگ عراقش نشد،چنین حمایتی حتی احتمالا برای جنگ علیه کره کمتر است.اما این (امر)مانع از تلاش امریکا ،حتی اگر بهای سنگینی برای زندگی انسان هابه عنوان نتیجه اقدام یک جانبه وغیر قانونی (امریکا)،داشته باشد نخواهد شد آن چنان که طی دهه هابر علیه کوبا انجام داده است .  

دولت هندبا تایید «شراکت استراتژیک» توسط رژیمی فریبکار مورد ریشخند قرار گرفته است . مردم هند باید به دولت هند اجازه دهند تا آن چه راکه آنان در مورد بوش واستراتژی او برای سلطه بر جهان می اندیشند بداند. پارلمان هند واعتراضا ت توده ای ، حتی زمانی که رژیم NDA( ائتلاف دموکراتیک ملی به رهبری حزب باهاراتیا جاناتا)(م) بر سر کار بود،آن ها را از پیوستن به تلاش های جنگ طلبانه امریکا در عراق باز می داشتند.

ما امروز بیش از همیشه ، لازم است دولت UPA(ائتلاف متحدین ترقی خواه به رهبری حزب کنگره )0(م) رااز مرکز سجده بر منافع استراتژیک امریکادر آسیا بازداریم چون این (منافع) در جستجوی (تحقق خویش )، به هر قیمتی ازنقض حق حاکمیت واستقلال دولت های آسیایی وساکنین آسیا است .مردم هند همچنین مجبورند قدمی جلوتر گذاشته وبه دولت به فهمانند که آن ها از سیاست های زائده منافع امپریالیسم حمایت نمی کنند . مردم همچنین ،خواهان تغییراتی در این سیاست ها به خاطر حفظ منافع ملی به عنوان دولت مستقل آسیا وگذشته غیر متعهد خود، که اکنون توسط امپریالیسم امریکا مورد یورش قرار گرفته است ،هستند

هیچ نکته ناروشنی درباره فروش کشور به دسته ای از راهزنان وکلاهبرداران معروف بین المللی وجود ندارد .

روشنگری ایجاب می کند که آن هارا افشا واز آسیا بیرون کنیم .این چیزی است که سیاست خارجی هند باید دنبال نماید وما مردم نیزباید از حق حاکمیت هند، آن چنان که قانون اساسی مقرر کرده است دفاع کنیم. (اجرای این سیاست) مستلزم فشار بر دولت برای درخواست خروج فوری سربازان امریکایی وبر چیدن پایگاه های موشک های هسته ای امریکا ازکره ، برای اطمینان از اتحاد صلح آمیز دوکره آن چنان که خواست مردم آن است باشد.

 From People's Democracy